آیا در عصر دیجیتال تئاتر همچنان می تواند پاسخگوی دغدغه های مردم این عصر باشد؟
در مقاله ای با عنوان آیا در عصر دیجیتال، نمایش همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ هنرمندان برجسته تئاتر (بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و…) به جست و جوی پاسخ این سئوال پرداختند که در مقاله ای به قلم دکتر کریگ لمبرت، معاون سردبیر مجلهی هاروارد منتشر شده است. این مقاله توسط گروه تئاتر اگزیت ترجمه و در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است. بخش دوم این مقاله را در اینجا می خوانید: ...
شهربازی با نورپردازی صحنهای
جان لیتگو میگوید: "برادوی امروز بسیار عجیب شده است. درست مانند شهربازی تئاتری!" در این صورت، کاری موفق و بلندمدت در مرکز شهر بوده است. شوهایی که در "برادوی" به صحنه میآیند-عملاً تعداد مشخصی از تئاترها در میدان تایم و اطراف آن- از نظر مالی قویاً موفق هستند. بر اساس آمار لیگ برادوی مجموع درآمد گیشه در سال حدود یک میلیارد دلار است، به علاوه ۱ میلیارد دلار که از تئاترهایی که به عنوان بخشی از تور خود در آنجا اجرا میکنند گرفته میشود، که به گفته تام مک گارت رئیس کیبرند اینترتینمنت، "در کسب و کار رسانه چندان زیاد نیست." شرکت او یکی از تهیهکنندگان اصلی تئاتر زنده از جمله نمایشهای برادوی و نیز تورهای اجرای تئاتر است. (گیشه سینماها در آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۰، ۱۰/۶ میلیارد دلار بوده است.) وی میافزاید: "اما با این حال در اوج ریاضت اقتصادی اخیر، برادوی یک سال بیسابقه و رکورددار داشته است."
نزدیک به نیمی از شوهای برادوی نمایش عادی هستند، اما نمایشهای موزیکال، هم از نظر مخاطب و هم درآمد غالب هستند. تئاترهای برادوی بخش عمدهی مخاطبان خود (۶۲٪) را از میان گردشگران جذب میکند، که نزدیک به دو سوم آنها درآمدی بالای ۷۵ هزار دلار در سال دارند و ۶۶٪ آنها زن هستند. (بالاتر از ۵۵٪ درصد در سال ۱۹۸۰) این بخش همچنان سودآور است، با وجود اینکه از هر ۸ تولید جدید، تنها یکی موفق میشود. با این وجود که سرمایهگذاری مطمئنی نیست، اما یک کار پرفروش میتواند سرمایه تولید را در سال ۸۰ به ۱ بازگرداند. همچنین حمایتکنندگان از بازتولید یکی از شوهای مشهور توانستهاند حدوداً ۲۰ به ۱ از سرمایه اولیه کسب درآمد کنند، در حالیکه اثر نیز همچنان روی صحنه و در حال فروش است.
مکگارت میگوید: "برادوی کسبوکاری پرهزینه است. جریان اصلی است-برای اینکه تجربی باشد ساخته نشده است، همچنان که استودیوهای فیلمسازی وقتی به عنوان فیلمساز مستقل عمل میکنند، همان تولیدات همیشگی خود را نمیسازند." اما به گفته او تفاوت اصلی تئاتر با سینما این است که "میتوان یک فیلم را بر روی هزار پرده یا پنجهزار پرده اکران کرد، اما یک شوی برادوی محدود به ظرفیتهای تئاتر است- حتی با وجود اینکه اجراها میتوانند زمان مشخصی برای پایان نداشته باشند، اما قرار نیست صندلیهای جدید در سالنها سبز شود."
با وجود تمام ریسکها، برای کسی که سرمایه بلااستفاده دارد و تئاتر را هم دوست دارد، "فرشته" شدن میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. میتوانید بخشی از سهام یک تئاتر موزیکال را خریداری کنید، مثلاً فقط ۲۵ هزار دلار، و به این ترتیب میتوانید یک زندگی تئاتری داشته باشید. این به این معنی است که به تمام گزینشها، کارگاهها، اجراهای آزمایشی، افتتاحیهها و مهمانیهای سرمایهگذاران تمام نمایشهای برادوی دعوت خواهید شد. به گفته مکگارت: "شما میتوانید آهنگساز را به خانه خود بیاورید تا موسیقی را بر روی پیانو خانهتان بنوازد. در مقایسه با مثلاً عضو شدن در باشگاه گلف، خیلی بیشتر میشود تفریح کرد."
ماجراجویی با تماشاچیان
دیان پائولوس مدیر هنری تئاتر رپرتوار آمریکا میگوید: "سندرمی در حرفه ما وجود دارد که تماشاچی و خصوصاً جوانترها به خاطرش مورد سرزنش واقع میشوند. آنها دیگر نمیخواهند به تئاتر بروند، چرا؟ چون تمرکز حواس ندارند. ترجیح میدهند کنترل به دست خودشان باشد، با همان دستگاههای کوچک در دستانشان. گزینههای تفریحی بسیار زیاد است. فرهنگ ما دارد به بیراهه میرود. این همیشه به نظرم تضعیفکننده بوده است، چرا که جایی برای تغییر باقی نمیگذارد. ما باید این تحلیل را برگردانیم و بگوییم: شاید تقصیر ماست. شاید تقصیر دستاندرکاران هنر است. نه فقط نویسندگان و بازیگران، بلکه تمام سیستم- شاید میبایست در بازگرداندن تماشاچی به تئاتر بهتر عمل کنیم. آیا تماشاچیان رفتهاند؟ بله. آیا عادت آمدن به تئاتر را در خود نپروراندهاند؟ بله. آیا تقصیر آنهاست؟ خیر!
پائولوس از نخستین فصلی که برای تئاتر رپرتوار آمریکا در سال ۲۰۰۹ برنامهریزی کرد، دعوت به تئاتر را به روز کرد. او بریدهای تیزر مانند از "نمایش الاغ"، الهام گرفته از "رویای نیمهشب تابستان" (بدون حتی کلمهای از شکسپیر) ساخت که در اطراف تماشاچیان با شرکت رقصندههای و آهنگهایی که توسط بازیگران خوانده میشد، به صورت زنده به اجرا درمیآمد. نمایش "الاغ"، نمایشی موفق که اجرایی بلندمدت در نیویورک داشت، برای اولین در همانجا توسط پائولوس و همسرش رندی واینر (تهیهکننده) به روی صحنه رفت و پس از آن در کمبریج، همچنان تماشاچیان را دستهدسته به تئاتر "زیرو-اَرو" تئاتر رپرتوار آمریکا میکشاند؛ جاییکه امروز نامش را به نام شخصیت اصلی نمایش، آبرون تغییر داده و تبدیل به کلوب شبانه تئاتر شده است.
پائولوس میگوید: "ما میبایست محدوده معنای تئاتر را گسترش دهیم. اگر شو به جای ساعت ۸ شب، نیمهشب شروع شود چه میشود؟ اگر مدت زمانش ۱۰ دقیقه باشد چه؟ یا یک ساعت باشد؟ اگر قبل از شروع اجرا ۴۵ دقیقه برقصید چه؟ جایی را بسازید که قوانین را درهم میشکند. آبرون امروز به گروه جدیدی از مخاطبان دست پیدا کرده است: مخاطبانی جوانتر و زیر ۳۰ سال. تماشاچیان آنهایی نیستند که به تئاتر میروند. آنها میخواهند در حضور دیگران باشند، معاشرت کنند؛ آنها به این تخلیه احتیاج دارند- که تئاتر میتواند آن را برایشان فراهم کند، چیزی مثل فستیوالهای قرن پنجم آتن، یا ماشپیتِ تئاتر شکسپیر گلوب. (ت.م: ماشپیت قسمتی از محل اجرای کنسرت راک است که جلوی سن قرار دارد و مردم در آن با موسیقی راک میرقصند) تئاتر باید جایی باشد که احساس کنید: من باید آن را تجربه کنم. نه اینکه فقط آن را بخوانید یا ببینید. مردم تشنهی تجربه هستند- آنها جان میدهند برای تجربه کردن.
تئاتر آینده تئاتری خواهد بود که فعالانه مخاطبان خود را درگیر میسازد و احتمالاً نه تنها دیوار چهارم را، که سه دیوار دیگر را نیز خواهد شکست. به عنوان مثال، به تازگى در تئاترى از نیویورك به نام "شهر ما"، تماشاچیان عملاً خود را جزئى از بازیگران یافتند. در بوستون، پروژه بازیگران شكسپیر -كه توسط بنجامین اِوِت (فارغالتحصیل موسسهی تئاتر رپرتوار آمریکا) در سال ٨٦ پایه گذارى شد- شكسپیر را در مكانهایى غیر معمول مانند فروشگاهها و كلیساها اجرا كرد و عملاً شكسپیر را به كوچه و خیابان برد. بیل راچ نیز در گذشته تئاتر کورنر اِستون را که تئاتر جامعهمحور را گسترش میداد به همراه دیگران پایهگذاری کرد و برداشتهایی از نمایشهای کلاسیک را در شهرهای کوچک و محلات تولید میکرد.
جک مگان، مدیر اداره هنر در هاروارد میگوید: "خلاصه مطلب، کار در محیطهای کوچکتر میتواند جذابتر باشد، چرا که دیگر مجبور نیستید میلیونها دلار بودجهی سرمایهگذاری شده را از طریق گیشه بازگردانید و میتوانید با ۴۰ یا ۵۰ هزار دلار تمام هزینههای کار را پوشش دهید. هر چه میزان سرمایه بیشتر باشد، تهیه کننده نیز مجبور است بیشتر به تعداد تماشاچی فکر کند و در نتیجه بیشتر نظر خود را به افراد خلاق تحمیل خواهد کرد."
تئوری آموزش تئاتری
رابرت بروستاین میگوید: "اگر کودکان در معرض هنر و موسیقی قرار نگیرند، نه هنرمند بار خواهند آمد نه تماشاچی." از آنجاییکه سیستم آموزشی، موتور اولیه پرورش نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و دیگر دستاندرکاران موفق تئاتر است، بروستاین گله میکند که:"دورههای آموزشی هنر و فرهنگ در مدارس ابتدایی در دسترس نیست، چرا که بودجهها کاهش پیدا میکند و اولین قدم مدارس پس از کاهش بودجه، اخراج معلم موسیقی است."
تئاتر شکسپیر و شرکا در لنوکس با بردن تئاتر به مدارس محلی، عمیقاً با جامعه اطرافش پیوند خورده است. برنامه آنها که تقریباً شامل تمامی دبیرستانهای بخش برکشایر و همچنین بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی میشود، در طول سال بیش از ۴۰هزار دانشآموز و معلم را تحت پوشش اجراها، کارگاهها و کارآموزی قرار میدهند. از زمان آغاز فعالیتش در سال ۱۹۷۸، در کنار خود آنسامبل، نزدیک به یک میلیون شرکتکننده داشته است.
تینا پکر میگوید: "کار ما در مدارس به اندازه تولیدات تئاتریمان اهمیت دارد. هر زمانی که به دبیرستانی میرویم، برای شرکت در هر یک از نمایشهای شکسپیر معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ داوطلب داریم. آنها ابتدا نمایش را در مدرسه خودشان اجرا میکنند و سپس در فستیوال پاییزیمان چهار روز اجرای دبیرستانی بدون وقفه شکسپیر برای یکدیگر اجرا میکنند. هر کسی که داوطلب میشود و برای مصاحبه میآید، به شیوهای به کار گرفته میشود، و بیشتر بچهها سه سال تمام در برنامه شکسپیر شرکت میکنند. آنها بسیار مشتاقاند، چرا که این جایی است که میتوانند آزادانه صحبت کنند میتوانند احساساتشان را بروز دهند. ما میدانیم که این جامعه را میسازد: ما میبینیم بچههایی که این کار را انجام میدهند، چطور عمیقاً به هم وابسته میشوند."
در همین حال، در دهههای اخیر، انفجار سرگرمیها در فرهنگ عامه، هنجارهای فرهنگ جوانان را تغییر داده و موقعیت تئاتریها را ارتقا داده است. تام مکگارت میگوید: "شرایط دیگر مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش نیست که تئاتری بودن یک انگ باشد. امروزه توانایی خواندن، رقصیدن و بازیگری در سطح بالا یک افتخار است و این مردم را تشویق میکند که به آن بپردازند." به دنبال بالا رفتن کیفیت برنامههای آموزش تئاتر در سطح مدارس متوسطه و دانشگاهها، تولیدات تئاتری به گفتهی مکگارت در بالاترین سطح خود در همهی دورانها قرار دارد. او معتقد است که علیرغم چالشهای اقتصادی بر سر راه تئاتر حرفهای، از نظر تعداد و تنوع تولیدات و نیز کیفیت کار بازیگران، کارگردانان و طراحان در همهی سطوح، تئاتر در عصر طلایی خود به سر میبرد.
جک مگان میگوید: "در هاروارد دانشجویان در سال بین ۴۰ تا ۶۰ نمایش به روی صحنه میبرند که هر یک بین ۴ تا ۸ شب اجرا میشود." بروستاین اشاره میکند که امکانات درونبرنامهای برای تئاتر به طور چشمگیری از زمان ورود او (به هاروارد) در سال ۱۹۷۹ افزایش یافتهاند. او به یاد میآورد: "زمانی بود که حتی یک واحد درسی تئاتر هم وجود نداشت، جز کلاس نمایشنامهنویسی ویلیام آلفرد (استاد دانشگاه و نمایشنامهنویس انگلیسی). تئاتر رپرتوار آمریکا ۱۲ دوره آموزشی مطالعات تئاتر معرفی کرد که کمیته هنرهای نمایشی آن را تصویب کرد، اما زمزمههایی به گوش میرسید. برخی از اعضا شروع کردند به درخواست مبنی بر اینکه معلمان بازیگری و کارگردانی ما میبایست مدارک تحصیلی بالا و نشریات علمی آکادمیک داشته باشند. آکادمیک شدن مرگ غریزه خلاق است. اما دانشگاهیان خلاق میدانند که نمیتوان محدودیتهای آکادمیک را بر افراد خلاق نیز اعمال کرد.
هاروارد یکی از معدود کالجهای بزرگ است که مرکز هنرهای نمایشی ندارد. پیتر سلارس در جلسه گفتگویی در تئاتر رپرتوار آمریکا با موضوع اپرای "نیکسون در چین" که برای اولین بار توسط وی کارگردانی شده و به روی صحنه رفته بود- عنوان کرد:"من به هاروارد آمدم چون هیچ دپارتمان تئاتری نداشتند؛ دانشگاههای زیادی وجود ندارند که از چنین امتیازی برخوردار باشند. تئاتر چیزی است که اصلاً داخل دپارتمان نمیگنجد. من عاشق این هستم که هنرمندان اینجا مجبور میشوند که خودشان راهشان را پیدا کنند. با این وجود، کمیته هنرهای نمایشی با ریاست مارتین پوچنر استاد تئاتر و ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی از وین، در حال ایجاد مرکز تئاتر (به پیشنهاد کارگروه هنر که در سال ۲۰۰۷ توسط پرزیدنت دروفاست به کار گرفته شد) برای تقویت -و نه تحمیل و جایگزینی- اجراهای زندهی فوق برنامه است.
این خبر خوشی برای بیل راچ است. او میگوید: "من در برخی از برنامههای بسیار منسجم تئاتر تدریس کردهام و از کار کم دانشجویان وحشتزده بودم، از اینکه چقدر فرصت بازیگری و کاگردانی و تمرین حرفه برایشان کم بود. من در هاروارد ۲۶ نمایش در هر گوشه از دانشگاه کارگردانی کردم، از زیرزمین خوابگاه، تا پلههای وایدنر."
داستانهایی که به نمایش درمیآیند
بیل راچ میگوید: "انسانهایی در یک اتاق، در حال خلق و تجربه یک داستان در کنار هم- این از بین نخواهد رفت. حتی امروز به گونهای عطش بیشتری هم برای آن وجود دارد." تینا پکر با او موافق است: "تنها از راه جمع شدن انسانها دور هم است. همان کاری که تئاتر میکند، که میتوان انسانیت را واقعاً حس کرد. حسی قوی، درونی و محسوس یک حس جمعی. آن را نمیتوان در فیسبوک احساس کرد، نمیتوان در تلویزیون آن را جست، و حقیقت را نیز در هیچ یک از اینها نمیتوان یافت."
او ادامه میدهد: "یونانیها، همه را در یک جا جمع میکردند، در دوران الیزابت هم اینچنین بود، درحالیکه بازیگران با مخاطبی حرف میزدند که گوش میکرد، نه این که نگاه کند. تغییر شکل صحنه تئاتر و به وجود آمدن قاب صحنه، تماشاچیان را از بازیگران جدا کرد و قابی یا پنجرهای را به وجود آورد که نمایش از داخل آن دیده شود. حال ما به جایی رسیدهایم که تماشاچیان و بازیگران حتی با هم در یک اتاق هم نیستند. اما پرسیدن سوال با هم- این چیزی است که اجتماع را میسازد. به عنوان یک بازیگر، وقتی که موفق هستید، آن را در بدنتان احساس میکنید، احساس میکنید که دارید به آن میرسید. تصویری درونی از نقش کسی که بازی میکنید دارید؛ که یک کل منسجم میسازد. آن را از طریق واکنش مخاطبانی که آن را درک کردهاند نیز احساس میکنید."
چنین تجربهای نمیتواند با هیچچیزی که بر صفحهی تصویر، به شکل سهبعدی یا حتی متعامل دیده میشود، جایگزین شود. تئاتر مطمئناً در آینده زنده خواهد ماند- تنها سوال این است که چه شکلی خواهد داشت؟ عطش برای داستانسرایی زنده، برای تجربه مشترک بازیگر و تماشاچی، ممکن است حتی افزایش یابد؛ اگر، و وقتی، که مردم از بستههای بینقص تدوینشده و جلاخورده و پرزرقوبرق تلویزیون و تولیدات سینمایی خسته شوند. لیتگو میگوید: "در تئاتر نوعی ظرافت شکننده وجود دارد، چرا که هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. نوعی هیجان نفسگیر در تئاتر نهفته است."
مهدی شفیعی، مدیرکل هنرهای نمایشی در یادداشتی روز جهانی تئاتر را به هنرمندان و دستاندرکاران این هنر تبریک گفت.
به گزارش سایت ایران تئاتر، مهدی شفیعی در بخشی از این یادداشت آورده است: تئاتر، غنیمت با مردم بودن است و آرزومندم این آرمان در روزگاری که به ناخوشایندی شنونده خشمها و خشونتها در گوشه گوشه جهان هستیم، یادآور ارجمندی انسان و انسانیت باشد...
متن کامل پیام مدیرکل هنرهای نمایشی به این شرح است:
طلیعه تئاتر در روزهایی که نمایش بهار بر صحنه طبیعت است، طلیعه روز و روزگاری دیگرگونه در جان و جهان تئاتر است. دعا کنیم در این بهار، درخت تئاتر پر از غنچههای تلاش و گلهای توانستن باشد. تئاتر، غنیمت با مردم بودن است و آرزومندم این آرمان در روزگاری که به ناخوشایندی شنونده خشمها و خشونتها در گوشه گوشه جهان هستیم، یادآور ارجمندی انسان و انسانیت باشد.
به تئاتر سلام و به همه هنرمندان تئاتر که خلاق و صبورانه، آفرینشگر آثار آبرومند این روزگار بودهاند درود...
این کاروان یک سال پر فراز و فرود را پشت سر گذاشته است. این روز عزیز را با غنیمت دانستن تجربه پشت سر و به امید همراهی بیش از پیش اهالی ارجمند تئاتر تبریک عرض میکنم. هماره باد هنر ایرانی و چون همیشه در اوج...»
سعید اسدی معتقد است ورود مباحث میان رشتهای به تئاتر این کمک را میکند که تئاتر از دریچههای متنوع مورد خوانش قرار بگیرد، زیرا پژوهش در مورد تئاتر نیازمند دیدگاه و روش است و این امر کمک میکند تا ضرورت تئاتر به عنوان یک پدیده اجتماعی ملموستر شود ...
به گزارش سایت ایران تئاتر، بیشک برای نگارش تاریخ هنر معاصر نمیتوان به تاریخنگاری رویدادهای هنر و مطالعه نوعشناسانه و سبکشناسانه آثار هنری اکتفا کرد؛ بلکه باید به این پرسش پرداخت که نظامهای قدرت چگونه فراز و فرود جریانهای هنری را جهت میدهند؟ چگونه رویدادهای هنری مانند نمایشگاهها، دوسالانهها و فستیوالهای هنری توسط نهادهای سیاسی و اجتماعی مورد حمایت قرار میگیرند؟ هنرمندان خواسته یا ناخواسته با آفرینشگری هنری به بازتولید گفتمانهای فرهنگی میپردازند؟ بر این اساس، دوره «تاریخ اجتماعی هنر معاصر»، در پی رهیافت در سیرهای فرهنگی و موضع گیریهای سبکی، تکنیکی و مضمونی است که در فضاهای اجتماعی شکل میگیرد و با نگاهی روش شناسانه در تحلیل گفتمان، فضاهای اجتماعی را مورد تحلیل قرار خواهد داد.
سعید اسدی، پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه که در مورد ارتباط اجتماع با تئاتر پژوهشهایی موفق انجام داده، قصد دارد، دورهای با عنوان «دوره تاریخ اجتماعی هنر معاصر» را برگزار کند. او برپایی این دوره پژوهشی را مهم خواند و بیان کرد: «موضوع قابل بحث این است که هنر چگونه باعث دگرگونی فضای کلی اجتماع میشود و بر روابط اجتماعی تاثیر میگذارد.»
او ادامه داد: «در این دوره که به مدت هفت روز برگزار خواهد شد، چندین سرفصل تعیین شده که طی آن، در مورد «تاریخ اجتماعی تئاتر» صحبت خواهم کرد و روش تطبیق بین فضای اجتماعی و تئاتر را مورد بررسی قرار خواهم داد. اینکه دیدگاه تئاتر در مفهوم فضای اجتماعی و نگرش سه بعدی به جامعه چگونه شکل میگیرد؟ چگونگی ورود تئاتر به عنوان یک هنر جدید به ایران و اینکه چگونه به ضرورت تبدیل شد، و شکل سیاسی و نوینی به خود گرفت.»
این مدرس دانشگاه در ادامه افزود: «این بحث که تئاتر در ابتدا محصول دیدگاه محدودی انسان بود که توفیق پیدا کرد ، در این نقطه شکل میگیرد و این ضرورت تاریخی پیگیری میشود که چگونه تئاتر با محور جامعه و سیاست ایجاد شد؟ در این نشست ارتباط فضای اجتماعی با تئاتر در سه مقطع پایان حکومت قاجار، دوران پهلوی اول و دوران پهلوی دوم را کلیت بحث قرار خواهم داد.»
دبیر سی و چهارمین جشنواره تئاتر فجر عنوان کرد:«پژوهش درباره تئاتر نیازمند دیدگاه و روش است و تئاتر باید از دریچه علمی نگاه کند. در جهان مباحث میان رشتهای در مورد تئاتر باعث درک بهتر آن میشود. مطرح شدن این مباحث در ایران ضروری بود چراکه تئاتر میبایستی از دریچه های مختلف مورد خوانش قرار بگیرد. در واقع تئاتر پدیدهای اجتماعی است و نمیتوان آن را از اجتماع جدا کرد، چه اینکه همانگونه که تئاتر متاثر از اجتماع است بر آن تاثیر هم میگذارد. این تئاتر است که در تاریخ فرهنگی موثر است و مطالعات فرهنگی میتواند به آن بپردازد و باعث مبسوط شدن آن شود»
اسدی در پایان خاطرنشان کرد: «پژوهش باید در این راستا شکل گیرد تا جایگاه اجتماعی تئاتر را در ایران معرفی کند.»
نمایش «دهانی پر از کلاغ» به نویسندگی جمشید خانیان و کارگردانی جعفر جعفر زاده در مرحله بازبینی دومین جشنواره تئاتر جوان سوره ماه یزد حضور دارد ...
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان یزد: نمایش«دهانی پر از کلاغ» نوشته جمشید خانیان به کارگردانی جعفر جعفر زاده از شهرستان میبد برای حضور در مرحله بازبینی دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه در یزد آماده می شود .
کوچک زاده رئیس حوزه هنری استان یزد به همراه جاور مسئول واحد هنرهای نمایشی این مرکز با حضور در محل تمرین این نمایش در شهرستان میبد در جریان روند آماده سازی و تولید آن قرار گرفتند .
این کارگردان در خصوص اثرش گفت: این نمایش داستان دو برادر را روایت می کند که پس از مدت ها دوری، به هم می رسند و ناگفته هایی را بیان می کنند .
جعفر جعفر زاده که به همراه علی رضا سیفیان در این اثر بازی می کند، افزود: محمدجواد آقایی به عنوان سرپرست و مشاور کارگردان، ابوالفضل عصارزاده به عنوان دراماتورژ و طراح صحنه، علی کریمی : منشی صحنه، سعید رضایی : مدیر صحنه، مهدی قاسمی: طراح پوستر و بروشور و محمد طاهرپور، مهدی ضمایری و مرتضی زارع نیز به عنوان عوامل صحنه با گروه همکاری دارند.
وی که با اولین کارگردانی جدی اش در این جشنواره حضور یافته، این رویداد نمایشی را فرصتی برای شناسایی استعدادهای جوان دانست و گفت: جشنواره تئاتر جوان سوره ماه با بها دادن به جوانان این عرصه باعث نشاط، انگیزه، دلگرمی، تحرک و پویایی آنان شده است .
این هنرمند با بیان این که جشنواره همچنین زمینه خوبی را برای همفکری، همکاری و ارتباط مستمر هنرمندان شهرستان ها با هنرمندان مرکز استان فراهم آورده، ادامه داد: در این رویداد همه از نظرات و پیشنهاد های سازنده سایر گروه ها در راستای ارتقای آثار خود بهره می برند و دوستی و صمیمیت بسیار خوبی بین آن ها وجود دارد .
جعفر جعفر زاده متولد 1370 در شهرستان میبد، دارای مدرک کاردانی گرافیک از دانشکده امام علی(ع) یزد است .
وی فعالیت در عرصه تئاتر را از سال 85 با بازی در نمایش «سوگ یتیمان حضرت علی(ع)» به کارگردانی محمد جواد آقایی میبدی آغاز کرده و تاکنون در نمایش های متعددی چون «سیمرغ»، «سهوری»، «فصل بیداری»، «آخرین پیچ خیابان دو» و ... به ایفای نقش پرداخته و در پنج اثر نیز به عنوان دستیار کارگردان همکاری داشته است .
این کارگردان جوان بهمن ماه 93 با نمایش «سکوت روشن» به کارگردانی محمدجواد آقایی در دومین جشنواره منطقه ای تئاتر معلولین کویر در یزد موفق به کسب رتبه دوم بازیگری مرد همراه شده است .
دومین جشنواره استانی تئاتر جوان «سوره ماه» 16تا 18 مرداد ماه توسط حوزه هنری در یزد برگزار می شود .
باید گفت که از نشانه های بارز مدیریت جوامع رو به پیشرفت و مترقی، توجه و حمایت از هنر و هنرمندان به خصوص عرصه نمایش است. آموزش نمایش و توجه به تئاتر از آنجا عامل ارتقاء فرهنگ این جوامع به شمار میرود که نخستین تشکل اجتماعی بشری و یک ضرورت غیر قابل انکار برای انسان معاصر بهشمار میرود که هم از دید روانی، نقش تعدیل روانی جامعه، و هم از لحاظ تعلیمی و تربیتی نقشی به سزا در تعیین هنجارها و ناهنجاریهای اجتماع ایفا میکند. گواه بر این مدعا، تاثیر غیر قابل انکاری که چهرههای شاخص هنری بر تحولات اجتماعی و سیاسی جوامع مختلف در طول تاریخ داشتهاند...
تمرین دموکراسی با ریاضت اقتصادی
وقتی تئاتر کار میکنیم عقاید و آرایمان را مبادله میکنیم چون هنر نمایشی یک کار جمعی است و فرد محور نیست. “داشتن چنین نگرشی به تئاتر از سوی مسئولین فرهنگی و سیاستمداران کلان کشور و یا حداقل درک این نگرش، تعیین کننده شرایط حاکم بر فضای تئاتر و به تبع آن اوضاع فرهنگی جامعه است. در واقع ناشناخته ماندن ارزش و جایگاه تئاتر در کشور تنها به عدم حمایت مالی منحصر نمیشود و عدم حمایت معنوی به این هنر، بر مظلومیت آن افزوده. گذشته از حمایتهای ویژه مالی در بخشهای دیگر – مانند ورزش – در سالهای اخیر بارها شاهد بودهایم که عالیترین مقامات اجرایی کشور برای حمایت معنوی از ورزشکاران در ورزشگاهها حضور پیدا کردهاند، اما این حمایت هرگز شامل سالنهای نمایش و هنرمندان تئاتر نشده است. با این حال مسئله توجه وبازنگری به «آموزش تئاتر» موضوعیست که از دغدغههای اصلی این روزهای جامعه تئاتری ما میباشد.
«کشف استعداد» کافی نیست
در دهههای اخیر هم که در نبود سیستم آموزشی مدون و مناسب برای هنر نمایش، «استعداد ذاتی» تنها لازمه هنر نمایش دانسته میشد، تنها چشم به ظهور استعدادهای ناشناختهای دوخته بودیم که هرزگاه از گوشه و کناری، بر اساس تواناییهای خود، سربرمیآوردند و مدتی در متن توجهات قرار میگرفتند و باز به کنج فراموشی سپرده میشدند. اما امروز بر همگان واضح شده، نمایش هنری است که علاوه بر استعداد ذاتی، به توسعه مهارتها و پرورش تواناییها نیازمند است. برنامه ریزی برای پرورش استعدادهای هنری، بسیار مهم تر از کشف استعداد هاست. تنها شناسایی استعداد ها کافی نیست چون اگر این استعداد ها رها شوند به جایی نخواهیم رسید، بنابراین برنامه ریزی برای پروش استعدادها بسیار ضروری تر است. به عبارت دیگر، نهال استعداد ذاتی، با پرورش و هدایت درست به بار هنرمند بودن می نشیند. بنابراین کسب مهارت و توانایی در حوزه نمایش، و گستره و عمق اطلاعات مربوط به آن ایجاب میکند که به امر «آموزش» این هنر، توجه ویژهای معطوف گردد.
مشکل اصلی بعد از آموزش شروع میشود
تعدد دانشکدههای تئاتری و متقاضیان این رشته، بسیاری از این دانشجویان وقتی وارد دانشکده تئاتر میشوند تازه با رشته تئاتر آشنا میشوند و میخواهند این حرفه را آغاز کنند که به نظر این زمان بسیار دیر است. این روند سبب میشود وقت زیادی از اساتید صرف آموزش اطلاعات از پیش مشخص و طبقه بندی شده به دانشجویان میشود و کمتر فرصت مطالعه و عمق بخشیدن به دانش خود و نیز پژوهش و تولید مطالب جدید را می یابند و طبیعتا با این شرایط دانشگاهها تنها با هدف تولید فارغ التحصیل به فعالیت خود ادامه میدهند. در حالی که، روح آموزشهای دانشگاهی بایستی آوانگارد و معطوف به هدایت دانشجویان به سمت جستوجو و یافتن دانش باشد. همین موضوع باعث شده تا مواد درسی رشته نمایش در دانشگاهها که سالها قبل تهیه شده، متناسب با نیازها و تحولات زمان تغییر نکند و شرح درسها نیز ناقص و قدیمی بماند. شاید به همین دلیل است که همین شرح درسهای ناقص نیز اغلب به صورت سلیقهای اجرا میشود. اگرچه آموزش دانشگاهی رشته تئاتر در قالب یک دپارتمان دانشگاهی کامل سابقهای حداقل چهل ساله دارد، اما هرگز برنامه و سیاست مشخص و مدونی در زمینه آموزش تئاتر و مهمتر از آن انتخاب و آموزش واحدهای درسی مناسب وجود نداشته است.
به دنبال مراکزی که وجود ندارند!
از اقداماتی که برای مقابله با این معضل انجام گرفته، تاسیس مدارس و هنرستانهای تئاتر و نمایش است. طبیعتا برای دستیابی به یک سیستم آموزشی صحیح و پیشرفته قبل از دانشکده های تئاتر نیازمند هنرستانها و مدارس این رشته هستیم که در همه جای دنیا هم دارای اهمیت ویژه ای هستند. ایجاد و فعالیت مدارس و هنرستان های تئاتر و آموزش از سنین پایین تر باعث ایجاد سیستم آموزشی صحیح میشود و نحوه تدریس تئاتر در دانشگاهها را هم تغییر خواهد داد. در حال حاظر فعالیتی که در دانشگاهها صورت می گیرد همان است که باید در مدارس تئاتر انجام شود. پس اول باید هنرستانها فعال باشند تا بتوانیم رشد و توسعه را در دانشگاهها شاهد باشیم. اما اینگونه که پیداست هنوز مدارس و هنرستانهای تئاتر نیز ضرورت و جایگاه واقعی خود را نیافتهاند و آموزش تئاتر و مراکز آموزشی تئاتر که در گذشته در بسیاری از شهرها پایه گذاری شد، در حال حاضر تقریبا به تعطیلی کشیده شده و بیش از ۵ درصد آن ها باقی نمانده است. در صورتی که این مراکز آموزش با راه انداختن کارگاه های بازیگری و اتودکردن کارگردانی، محلی برای آموزش جدی تر تئاتر بود. تئاتر در هر سطحی است به این مراکز آموزش نیاز دارد. برای پرورش بازیگر به معلم و مربی نیاز دارد. به هر حال نمی شود که آموزش را دست کم گرفت و آن وقت انتظار رشد و توسعه تئاتر را نیز داشته باشیم.” در نهایت جوانانی که مشتاقانه خواهان فعالیت در عرصه تئاتر هستند و با مشکلات عدیدهای از قبیل کم توجهی، نبود امکانات آموزشی مناسب و … دست و پنجه نرم میکنند، خودآموزی از طریق مطالعه و ممارست را پیشنهاد میکنند.
در جستجوی آینده روشن
متاسفانه گویا جایگاه تئاتر در بهبود سلامت روانی دانشآموزان، رشد خلاقیت فردی و اجتماعی و همچنین مفرح ساختن فضای مدارس، بر مسئولان آموزش و پرورش کشور پوشیده است و معمولا به این هنر به عنوان یک سرگرمی و تفریح، و یک فعالیت فوق برنامه نگاه می کنند؛ که در مقابلِ تمام مذاکرات و سمینارهایی بزرگان، پیشکسوتان و متخصصین این رشته با موضوع جایگاه آموزش تئاتر در مدارس انجام دادهاند، سکوت کرده است و تا به حال حرکتی در این زمینه صورت گرفته است. این در حالیست که یکی از سیاستهای کلی که رهبر معظم انقلاب، در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی “ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور” به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند: “رشد و شکوفایی ذوق و استعدادهای فرهنگی و هنری و تقویت روحیه نشاط و شادابی در دانش آموزان” میباشد. نهادهای آموزش عمومی و خصوصا وزارت آموزش و پرورش نیز میتوانند و لازم است که در تخصص آفرینی و تربیت نسلی از هنرمندان آینده موثر باشند. مکانهای آموزشی و مدارس فضایی هستند که کودکان و نوجوانان بیشترین زمان خود را در آنجا صرف میکنند و تئاتر میتواند با ورود به سبد آموزشی مدارس کمک شایانی در بالا بردن سطح گیرایی ذهن دانشآموزان نسبت به مفاهیم درسی و آموزشی داشته باشد. واضح است که غیر از عوامل درون آموزشی بایستی نقش عوامل برون از حیطه آموزش ولی مرتبط با آن را نیز در نظر گرفت؛ مسائل مهمی مثل وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان و تامین امنیت شغلی دانشآموختگان تئاتر که بیانگیزگی دانشجویان و در نتیجه افت کیفی آموزشها را در پی دارد. بررسی سیستم آموزشی بدون در نظر گرفتن ملاحظات کاربردی تحصیلات دانشگاهی در نظام تولید و مصرف غیر ممکن است. چشمانداز اشتغال در هر زمینهای یکی از مهمترین عوامل ارتقاء آموزشها – خصوصا از نظر ایجاد انگیزه در دانشجویان – محسوب میشود. چرا که محدویت فرصتهای شغلی موجب میشود دانشجویان، آینده روشنی پیش روی خود نبینند و به این جهت انگیزه و رغبتی برای دنبال کردن جدی آموزشها از خود نشان ندهند. البته این اثبات شده که محدودیتها مانع ادامه حیات هنر نمایش نخواهد شد، همانگونه که در طول تاریخ با همه دشواریها، این مسیر پیموده شده اما اگر میخواهیم از ارزش و برکات آن بهرهمند شویم، باید نگاهمان را به این هنر والا تغییر دهیم.
با حضور مدیرکل هنرهای نمایشی در خانه داود رشیدی، پیام جشن اردیبهشت تئاتر توسط این هنرمند پیشکسوت خوانده و از پوستر این رویداد هنری رونمایی شد ...
به گزارش سایت ایران تئاتر، عصر روز یکشنبه 23 فروردین، در دیداری که مهدی شفیعی، مدیرکل هنرهای نمایشی به مناسبت سال نو از داود رشیدی و خانواده او داشت، پیام جشن اردیبهشت تئاتر ایران توسط این هنرمند پیشکسوت خوانده و از پوستر این رویداد رونمایی شد.
در این دیدار که اتابک نادری مدیر هماهنگی امور استانها و عباس غفاری مدیر روابط عمومی ادارهکل هنرهای نمایشی هم در آن حضور داشتند، مهدی شفیعی پس از تبریک سال نو به داود رشیدی و خانودهاش، با اشاره به نامگذاری امسال به عنوان سال تئاتر از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: «سال 94 را وزیر محترم، سال تئاتر نامیدند و ما خواستیم در آغاز سال جدید و در آغاز سال تئاتر در خدمت شما باشیم که از پیشکسوتان و هنرمندان شاخص این عرصه هستید؛ تا این دیدار مطلَع خوبی باشد برای تئاتر کشور.»
مدیرکل هنرهای نمایشی ادامه داد: «هر سال همزمان با روز جهانی تئاتر و شروع جشن اردیبهشت تئاتر در ایران، یکی از هنرمندان مطرحT پیامی را به این مناسبت مینویسد. این پیام به 32 استان فرستاده میشود و همه آن را طی مراسمی میخوانند. خیلی خوشحالیم که پیام امسال از سوی شما برای حانواده تئاتر ایران فرستاده میشود.»
مهدی شفیعی برای تبریک سال نو به دیدار داود رشیدی رفت
داود رشیدی هم با ابراز خوشحالی از نامیده شدن سال 94 به نام تئاتر، ابراز امیدواری کرد که با نیت خوب و پشتکار مسوولان و هنرمندان، گامهای روبهجلویی در زمینه تئاتر برداشته شود.
در ادامه این دیدار صمیمانه، پوستر جشن اردیبهشت تئاتر امسال رونمایی شد و داود رشیدی به رسم یادگار آن را امضا کرد. احترام برومند، مرضیه برومند و لیلی رشیدی نیز که در این دیدار حضور داشتند، هر کدام مطلبی کوتاه به یادگار برای جشن اردیبهشت تئاتر امسال روی این پوستر نوشتند.
متن پیام داود رشیدی برای اردیبهشت تئاتر ایران به شرح زیر است:
«زمان، بستر تجربههایی است که درپستی و بلندی روزگار تبدیل به همنوایی عشق و معرفت در دالان اندیشهورزی جهان مدرن، با ریشههایی مستحکم در روزگاران پیشین میشود و تئاتر پیوندگاهی برای تمام راستیهاست، پس جهانِ نمایش نه متعلق به کسانی خاص است و نه جامعهای ویژه، تئاتر از آنِ انسان وآیینه تمامنمای اوست. تئاتر برآیند خصائل آرمانی است. صحنه، پندارگاه اندیشهورزی در جریان تجسم احساسات بشری است. و این نقطه عطف رویارویی هنرمند و اثر هنری خویش است، که بیش و پیش از آن، خویشتن خویش را درگیر خواهد کرد. بنابراین تئاتر در راستای برداشتن فاصلهها و نزدیک کردن دلهایی از نژاد ، اقوام و طوایف مختلف جهان، در سایه پیام صلح و دوستی گام بر میدارد.
تئاتر، پیامآور همآوایی نسلهای گسیخته است، میعادگاه وصل و پیوند میان همزبانان درکنار، و دور افتاده از جور عصر ارتباطات است. تئاتر خون واحدی در شاهرگ اعصار و قرون است. تئاتر پل ارتباطی انسانهایی است که به جبر جهان مدرن، در فاصله فیزیکی یک لمس ایستادهاند وشکافشان یک اقیانوس است... و تئاتر انسان ساز است... تئاتر انسان ساز است... و تئاترانسان ساز است.
اکنون در این روزهای خوشآیند و در هوای همدلی و همزبانی، و در جمع جوانان خلاق و پیشکسوتان تجربهمند، آرزویم برای تئاتر بالندگی و رشد و توسعه آن است و برای اهالی آن یکدلی، یکرنگی وهمگرایی. باشد که همگی فرزندانی اهل باشیم؛ و برای تئاتر، اقتصادی رو به رشد، شانی مستقل و عظمتی جاودانه بیافرینیم.»
پوستر جشن اردیبهشت تئاتر ایران به دست داود رشیدی رونمایی شد
جشنهای اردیبهشت تئاتر ایران، هر سال به مناسبت بزرگداشت روز جهانی تئاتر و با هدف تکریم فعالان سال گذشته هنرهای نمایشی توسط ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی و انجمنهای نمایشی در سراسر کشور برگزار میشود.
جشن اردیبهشت تئاترِ امسال با حضور هنرمندان و مسئولان، روز چهارم اردیبهشت ماه از استان خراسان رضوی آغاز میشود.
نمایش عکاس از 8 الی 10 آبان به مدت سه شب به اجرا رسید . در این اجرا با توجه به تبلیغات کم صورت گرفته تماشاچی خوبی داشت و حضور هنرمندان تئاتر شهرستان بالاخص استاد سید ناصر امامی میبدی باعث افتخار گردید ...
سرپرست گروه تئاتر جوان ضمن قدردانی از کلیه اعضای تیم اجرایی این نمایش گفت : از همه شما دوستان عزیز که در عرصه پر مشقت تئاتر میبد قدم گذارده اید و خالصانه تلاش میکنید بی نهایت متشکرم . از این جمله پر مشقت حرفها بر می آید که بهتر است برخی را بازگویم تا بهتر متوجه باشید و درست تر قدم بردارید . اول اینکه در این مسیر که شاخص های اندکی وجود دارند که دوستانه به فکر کمک به رشد و اعتلای این هنر زیبا باشند گاهی سد بزرگی در مسیر رشد نیز می شوند که باید از آنها عبور کنیم . دوم اینکه گاهی در همین مسیر دوستانمان را بهتر می شناسیم و می فهمیم که همه ما را به خاطر خودشان می خواستند و نه به خاطر خودمان . پس ما به خاطر هنر قدم بر میداریم . سوم و آخر اینکه در مسیر رشد و اعتلا همیشه مشکلات و سختی ها و مشقت ها وجود داشته و اگر وجود نداشته باشد رسیدن به پیروزی و اعتلا اصلا زیبایی و شیرینی خاص خود را ندارد . سیمرغی ها همه این مطلب را به زیبایی درک می کنند و لازم نمی بینم تا همه مطلب را باز کنم .
در پایان سرپرست گروه گفت : بچه های عزیز حرکت شما قابل تحسین است اما در این مسیر اشتباهاتی مرتکب شدید که دوست دارم آخرین بار باشد و خطاهای هنری ای مرتکب شدید که دوست دارم تجربه شده باشد و باز خودسری هایی کردید که دوست دارم با شناختن حرمت ها مسیر خود را پیدا کنید و اصولی قدم بردارید . هرگز برای رسیدن به اهداف والای هنری خود دوستی ها و صمیمیت ها را زیر سوال نبرید و هیچگاه در این مسیر تکروی نکنید که در پایان جز یاس و ناامیدی نخواهید دید . همیشه در قالب گروهی منسجم محکم گام بردارید و مطمئن باشید اگر اهداف عالی ای در سر داشته باشید و با هم یکی شوید و از منم ها دست بردارید هزاران برابر از سیمرغ بالاتر خواهید رفت و هیچگاه در سیمرغ باقی نخواهید ماند بلکه صدها برابر از سیمرغ هم بیشتر رشد خواهید کرد . به امید فهم درست یکدیگر و نگاه داشتن حرمت یکدیگر و توقعات به جا از یکدیگر تا شاهد اتفاقات زیباتری در عرصه تولید گروه باشیم. کار شما خیلی خیلی نیازمند کمک همه اعضای گروه بود و این نقاط ضعف با کمک همه خیلی کمتر می شد . امید دارم انسانیت و صداقت را محور رشد و اعتلای خود کنیم و بس ... علی یار و نگهدارتان ... یاحق ...
به گزارش از خودشان در سایت های حمایتی خودشان جشنواره 24 استانی با حضور خودشان و به نظر خودشان عالی برگزار شد . در این جشنواره باز هم شهرستان ها به علت عدم کیفیت و عدم حمایت های مختلف حضور نداشتند . باید باز برای مدیریت انجمن نمایش متاسف شد که به هر نحوی که هست جشنواره را برگزار کردند . حضور شهرستان ها دلایل بسیاری دارد که هیچگاه به صورت جدی به آن توجه نشده است . دوست داریم جناب آقای ابوالحسنی به صورت جدی اگر مدیر باقی ماندند بررسی کنند و فقط به دنبال حق و حقوق یزدی ها نباشند که هر لحظه ممکن است از کرسی مدیریت به زیرش آورند . اگر شهرستانی ها نیز این چنین بودند مطمئنا از حقشان بیشتر حمایت میشد . به تمام گزارش های تصویری در سایت انجمن نمایش دقت کنید دریغ از یک شهرستانی ... بروید با جشنواره شهرستانی یزد خوش باشید دوستان یزدی عزیز ....
به لیست اجراهای این جشنواره که مدرکی بر این ادعا هست دقت کنید متوجه خواهید شد ...
جدول اجرای بیست وچهارمین جشنواره تئاتر استان یزد اعلام شد ...
آنچه مشخص است این است که فرهنگ بزرگترین میراث بشری است و هنر زیباترین روش انتقال این میراث می باشد . بسیاری از ارزشهای زیبا به مدد هنر فراگیر می شود و اگر فضا برای بالیدن هنر سالم مهیا نشود، چیزهای دیگری جای آن را خواهد گرفت . باید گفت که مسئولین جدید شهرستان میبد دیدگاه های جدیدی دارند و حرفهای تازه ای می زنند اما به نظر می رسد که باید همانگونه که جلساتی مفصل و پیگیرانه در بخش اقتصاد با حضور مدیران و بخش خصوصی دارند می توانند جلساتی حداقل ماهانه با اصحاب فرهنگ و هنر داشته باشند تا بتوانند به بحث و تبادل نظر درباره مشکلات این بخش بپردازند و عملا در این رابطه دست به کار شوند . تا زمانی که خود مسئولین به این امر به طور جدی نظر نداشته باشند مطمئنا کار به جایی نخواهیم برد ...
در سال جدید شاهد جلسات متعددی در ادارات و مرکز های مختلف بودیم که هیچ کدام از آنها به صورت جدی روی بحث فرهنگ و هنر وقت نگذاشته اند . با نگاهی جدی و منتقدانه می بینیم که اکثرا به هنر به دیدگاه تبلیغاتی و اعلام بیلان کاری نگاه می کنند که بس ناجوانمردانه است و یکسری هنرمند بازیچه این بازی می شوند . اما باید توجه کرد که این دوستان مسئول اگر می خواهند کاری بکنند می بایست با جدیت و با بنا گذاشتن زیرساخت های اساسی آموزش و ترویج فرهنگ و هنر این حرکت را شروع کنند و اجازه قطع این حرکت توسط مسئولین بعدی ندهند و این نیاز به بنیادینه کردن این حرکات است . در حال حاضر حرکات سطحی و بی بنیادی می بینیم که اکثرا برای این است تا بگویند فلان مسئول به فرهنگ و هنر ارزش قائل است . اما اساسا آیا این مسئولین حاضر می شوند تا پای سخنان و درد و دل های هنرمندان بنشینند و یا نه چند جلسه سوری و مسخره برای اینکه هنرمندانی جمع بشوند و حرفی بزنند و بروند و در پایان اصلا هنرمندان درک نشوند به چه دردی می خورد ؟!!!
اساسا برای ما مهم نیست که قرار است چه تغییری در فرهنگ و هنر شهر ما رخ بدهد زیرا اگر مهم بود دین را با اعقاید شخصی خود تعریف نمی کردیم و به خورد مردم نمی دادیم . مردم بیچاره درگیر مسائلی و بحث هایی شده اند که در صحبت با آنها متوجه عقده ها و درگیری های مالی و فقر فرهنگی و هنری آنها می شویم . تا جایی که در یک جمله می گویند : فرهنگ و هنر کیلویی چند ؟!! همین مسئولینی که فلانی را بی فرهنگ خطاب می کنند نگاه نمی کنند که خود برای فرزندانشان چه کرده اند و به عنوان مسئول برای فرزندان مردم شهر خود چه کرده اند . یکسری با هم همراه شویم و فعالیت های فرهنگی و هنری خود را اساسا مورد بررسی قرار دهیم . تا مشکلات را نبینیم و بررسی نکنیم و از نظرات شخصی و بی بنیاد دست برنداریم تغییری شاهد نخواهیم بود . . هرچند که فرهنگ نادرست یک شهر را نمی توان یک روزه و چند روزه و یا یکساله تغییر داد و زمان طولانی نیاز دارد ولی میتوان از جایی شروع کرد و این فقر فرهنگی را به حداقل رساند .
برای اثبات این حرف میتوان به چیزهایی اشاره کرد که در پروژه های همین مسئولین حضور خیلی از دوستان جوان از مرکز و کارآمد بودن آنها را باور دارند ولی یک جوان میبدی خیر . چرا چون تربیت نکرده ایم و نداریم جوانی که محکم حرفش را بزند و حقش را بگیرد . آیا این چیزها مشکلات کمی است ؟!!! جوان میبدی ما چه تفاوتی با یزدی ، شهرستانی و تهرانی دارد و مگر این جوان را خود ما تربیت نکرده ایم و مگر ما به عنوان مسئول نباید برنامه ای برای آینده جوانان شهر خود داشته باشیم . مگر نباید جوان ما بداند که هر چیزی جایگاه خود را دارد و همه چیز را به نام دین بر او قالب نکنیم و در ته ماجرا دیدگاه شخصی ما بوده است که سالها جوان مردم را به سویی برده است که عمرش را تلف کرده است . خوب که نگاه می کنیم از دیدگاه امیرمومنان علی (ع) آنقدر دین مبین اسلام سخت نگرفته است که ما برای جوانانمان سخت گرفته ایم تا جایی که جوان امروز ما نیز از هنر و فرهنگ ایرانی خود چیزی نداند و حتی نظری نداشته باشد .
خوب که نگاه کنیم البته جوانان کنونی ما خیلی نسبت به ده سال گذشته عوض شده اند . اما آیا خوب نگاه کرده اید که به تقلید از خیلی از شهرهای دیگر دارند دگرگون میشوند و اصالت خود را از دست می دهند . آیا نگاه کرده اید که روشنفکری ها آنها نیز از فیس بوک و دیگر رسانه ها تامین میشود و جوان ما گاهی در این راه هدف مشخصی ندارد و فقط سرگرم است ... راهی بیابیم که درست رشد کند و درست استفاده کند و هنراصیل را ارائه دهد ... در هر صورت فکر می کنیم که مسئولین نقش مهمی در هدفدار کردن فعالیت های فرهنگی و هنری مردم دارند و باید به اینها جهت دهند تا در آینده زیر دین آنها نباشند . مگر نه اینکه وقتی نهج البلاغه را می خوانیم امیر مومنان در تمام زمینه ها (سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی) فرمایشات بسیاری دارند . پس خود و مسئولین زیر مجموعه خود را مکلف بر این سخنان می دانند و حال نگاه کنیم به مسئولین که از اصل تمام فعالیت ها که فرهنگ است چقدر دور افتاده ایم . سخن زیاد است ولی به هر جهت نمی توان بدون عمل کاری به جایی برد مگر اینکه مردم و مسئولین خود را مکلف بدانند و وظیفه خود را به نحو مطلوب انجام دهند . امید به آینده ای روشن ...
به گزارش از روابط عمومی گروه تئاتر آئینه، نمایش داستان لطیف به نویسندگی ایرج طهماسب و کارگردانی مجید زارعی از 2 الی 7 اردیبهشت اجرا می شود . همچنین در روز دوشنبه 8 اردیبهشت شاهد وورک شاپی با حضور استاد سید ناصر امامی میبدی خواهیم بود ... + تصویر پوستر مربوطه
سرپرست گروه تئاتر جوان تجربه جدید مجید زارعی را به عنوان شاگرد سابق خود تبریک گفت و اعلام کرد : مشتاقانه منتظر کارهای بهتر و زیباتر از این کارگردان نوپا هستم و در این زمینه از هیچ کمکی دریغ نخواهم کرد . در ادامه آقایی افزود : از کلیه اعضای گروه تئاتر جوان و دیگر گروه هایی که در تعامل هستیم خواستار دیدن و حمایت از آثار این هنرمندان هستم و مطمئن باشید به جز با حمایت و کمک به یکدیگر و ارزش گذاشتن به کارهای یکدیگر تئاتر میبد رشدی نخواهد کرد .
آقایی از دعوت گروه مذکور جهت بازدید از این اثر تشکر کرد و گفت : وظیفه میدانم تا آثار هنرمندان که ارزش قائل شدند را از نزدیک ببینم و یاد بگیرم و مطمئنا نقد و انتقادات خود را به سمع و نظر همه خواهم رساند همچنان که دوست دارم از نقد و انتقادهای همه بشنوم چه خوب و چه بد . مدرک محکمی بر تحمل نقدها نظراتی که در همین سایت به هیچ عنوان حذف نمی شود مگر اینکه از الفاظ رکیک استفاده شده باشد . از هنرمندان همین گروه اجرایی نیز می خواهم که نقدها را خوب بخوانند و در صورت لازم به کار ببندند اما هیچ نقدی را رد نکنند .
در پایان آقایی گفت : خدا را شکر که این اجرا بهانه ای حاصل کرد که برخی از حرفهای دلم را بزنم . حس کردم شاید اندکی دلخوری در برخی از هنرمندان گروه اجرایی و برخی از گروه های دیگر و حتی اعضای گروه خودم وجود داشته باشد . بنده در همین جا از همه عذرخواهی می کنم و اشتباه و خطا و گنای بنده را ببخشید تا آمرزیده گردم . دوست ندارم کدورتی به دل گرفته باشید که خدا می داند یا ندانسته بوده یا از سر دلسوزی برای رشد ... شاید کمتر بتوانیم از این به بعد همدیگر را ببینیم پس به خاطر این مشکلات نا چیز آزرده نباشید و اگر کوهی از ناراحتی است به شخصه بگویید تا با تمام وجود جانثارتان گردم تا راضی گردید . اینها شاید غزلی باشد برای هجرتی طولانی پس مرا حلال کنید که دیری است در راهم و در پس این معرکه ها بدانید که خبری در راه است .